نبایدها:
17) قرآن کریم: « کُلُوا وَ اشرَبُوا و لاتُسرِ فُوا : بخورید و بیاشامید و زیادهروی نکنید».
18) رسول اکرم (ص): « هر کس نابجا مال و امکانات را مصرف کند، اسراف کرده است».
19) « اسراف به نابودی امکانات زیادی میانجامد».
20) امام علی(ع): بیچاره اسرافکار! چه دور است از اصلاح نفس و جبران کردن کار خود.
21) امام علی(ع): بخشش نکردن صرفهجو، بهتر از بخشیدن اسرافکار است و امساک کسیکه مال خود را حفظ میکند، نیکوتر از بخشش کسی است که مالش را بر باد میدهد
22) امام علی(ع): هرگاه خداوند خیری را برای بندهاش بخواهد، میانهروى و خوشتدبیری را به او الهام میکند و او را از تدبیر و اسراف دور میسازد.
23) امام علی(ع): میانهروى و اسراف نکردن، از شخصیت است.
24) امام علی(ع): شاکرترین مردم قانعترین آنهاست و ناسپاسترین آنان در مقابل نعمتها، حریصترین آنهاست.
25) امام علی(ع): کسیکه به اندک قانع نیست، چگونه میتواند خودسازی کند.
26) امام علی(ع): ای فرزند آدم! اگر از دنیا به قدری که تو را کفایت کند خواهى، بدان که کمترین چیز دنیا کفایتت میکند و اگر از دنیا به اندازهای که تو را کفایت کند نخواهى، بدان که همه دنیا هم بسندهات نخواهد کرد.
27) امام زینالعابدین(ع): و مرا از زیادهروی بازدار و روزیام را از تلف شدن نگاهدار و داراییام را با برکت دادن به آن، افزون گردان و راه مصرف آن را در کارهای خیر به من بنمایان.
28) امام صادق(ع): در آنچه بدن را سالم نگه میدارد اسراف نیست، بلکه اسراف در چیزهایی است که مال را تلف کند و به بدن زیان رساند.
29) امام رضا(ع): قناعت، سبب خویشتنداری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزونخواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است. راه قناعت را جز دو کس نپیماید: یا عبادتپیشهای که خواهان خرد آخرت است یا بزرگواری که از مردمان فرومایه دوری کند.
30) امام حسن عسکری(ع): به درستیکه برای جود اندازهای است که اگر از آن زیاده شود، اسراف است.
31) امام خمینی(ره): «اکنون بازارهای کشورهای اسلامى، مراکز رقابت کالاهای غرب و شرق شده است، و سیل کالاهای تزیینی مبتذل و اسباببازیها و اجناس مصرفی بهسوی آنها سرازیر شده است. همه ملتها را آنچنان مصرفی بار آوردهاند که گمان میکنند بدون این اجناس امریکایی و اروپایی و ژاپنی و دیگر کشورها زندگی نمیتوان کرد. معالاسف، مکه معظمه و جده و مشاهد مشرفه حجاز، ... مملو از کالاهای بیگانگان و بازار برای دشمنان اسلام و پیامبر بزرگ شده است».
امام خمینی(ره):
32) مصرفگرایی و اسراف و این چیزها... این جزو میراثهای ما از گذشته است و متأسفانه این میراث را نگهداشتیم. ما ملت ایران باید این جامه ناسازِ بیاندامِ زشت را از تنمان بیرون بیاوریم. ما خیلی مصرفزده هستیم؛ باید این را حلش کنیم.
33) امروزه متأسفانه...صرفگرایی و مسابقه تجملپرستی و مسابقه پول درآوردن و تلاش برای پول جمع کردن، یک طبقه جدیدی درست کرده.
34) نظام اسلامی با تولید ثروت مخالف نیست، با ایجاد ثروت مخالف نیست، بلکه مشوق اوست. اگر تولید نباشد، اگر ایجاد ثروت نباشد، حیات و بقای جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم را جامعه به دست نخواهد آورد؛ این یک اصل اسلامی است. اما اینی که آحاد مردم دلشان لک بزند برای مسابقه اشرافیگرى، برای تجملپرستى، این یک چیز بسیار نامطلوب است؛ این چیزی است که متأسفانه در درون ما هست؛ همانطور که قبلاً هم گفتهام: اسراف و مصرفگرایی افراطى.
35) امروز دشمن چشمش به نقطه حساس اقتصادی است تا بلکه بتوانند این کشور را از لحاظ اقتصادى دچار اختلال کنند. هرچه میتوانند اختلال ایجاد کنند و هرچه هم نمیتوانند، در تبلیغاتشان وانمود کنند که اختلال هست! این کاری است که امروز در تبلیغاتِ دشمنان ما، با قدرت و به شکلهای مختلف انجام میگیرد. راه مقابله هم انضباط مالی و صرفهجویی و نگاه پرهیزگرانه به مصرفگرایی است.
36) مصرفگرایی به صورت اسراف، یکی از بیماریهای خطرناک هر ملتی است.
37) امام خمینی(ره): یکی از موارد اسراف، اسراف در آب است؛ نه فقط آبی که مصرف شُرب در خانهها میشود، نوع آبیاری کشاورزی ما هم یک نوع مسرفانه است و آب را هدر میدهیم.
38) ما در زمینه مصرف، در زمینه هزینه کردن منابع مالی کشور بهوسیله خود ما و بهوسیله همه برادران هممیهن ما و بهوسیله مسئولین کشور با زحمت زیاد به وجود میآید، دچار نوعی بیتوجهی هستیم، که بایستی این را تبدیل کنیم به یک توجه و اهتمام خاص. ما دچار اسراف هستیم، ما دچار ولخرجی و ولنگاری در مصرف هستیم.
مقام معظم رهبری:
39) امروز خوشبختانه همان موج ضدارزش کردن اشرافیگرى، بحمدالله وجود دارد؛ یعنی دولت، مسئولین دولتی ساده زیستند، مردمی هستند و این خیلی فرصت خوبی است؛ نعمت بزرگی است.
40) اسلام به ما میگوید ثروت تولید کنید، اما اسراف نکنید.
41) مصرفگرایی افراطى، مورد قبول نیست.
42) اشرافیگرى، مثل یک بیماری است. بر هر کجا که وارد شد، بسیاری از خویهای مستحسن و پسندیده را تحتالشعاع قرار میدهد، کمکم آنها را ضعیف میکند و شاید از بین میبرد. اسیر اشرافیگری نباید بشویم ما مردم ایران.
43) ما مردم مسرفی هستیم؛ ما اسراف میکنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسایل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین.
44) کشوری که تولیدکننده نفت است، واردکننده فرآورده نفت؛ بنزین است! این تعجبآور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهای دیگری وارد کنیم برای اینکه بخشی از جمعیت و ملت ما دلشان میخواهد ریختوپاش کنند! این درست است؟!
45) اسراف بد است؛ حتی در انفاق راه خدا هم میگویند... افراط و تفریط نکنید.
46) میانهروى؛ میانهروى در خرج کردن. این را باید ما به صورت یک فرهنگ ملی دربیاوریم.
47) مقام معظم رهبری: قرآن میفرماید: «والّذین اذا انفقوا»؛ کسانیکه وقتی میخواهند خرج کنند، «لم یسرفوا و لم یقتروا»؛ نه اسراف و زیادهروی میکنند، نه تنگ میگیرند و با فشار بر خودشان، زندگی میکنند؛ نه، اسلام این را هم توصیه نمیکند.
48) اسلام نمیگوید که مردم بایستی با ریاضت و زهد آنچنانی زندگی کنند؛ نه، معمولی زندگی کنند، متوسط زندگی کنند.
49) ما اگر آدمهای اهل اسراف و ولنگاری در خرج باشیم، ممکن است تحریم برای آدم مسرف و ولنگار سخت تمام بشود؛ اما ملتی که نه، حساب کار خودش را دارد، حساب دخل و خرج خود را دارد، حساب مصلحت خود را دارد، زیادهروی نمیکند، اسراف نمیکند. خوب، تحریم کنند. بر یک چنین ملتی از تحریم ضرری وارد نمیشود.
50) اسراف، یک بیماری اجتماعی است.
51) مردم عزیزمان توجه داشته باشند که صرفهجویی به معنای مصرف نکردن نیست؛ صرفهجویی به معنای درست مصرف کردن، بجا مصرف کردن، ضایع نکردن مال، مصرف را کارآمد و ثمربخش کردن است.
52) اسراف در اموال و در اقتصاد این است که انسان مال را مصرف کند، بدون اینکه این مصرف اثر و کارایی داشته باشد. مصرف بیهوده و مصرف هرز، در حقیقت هدر دادن مال است.
53) عادتهای ما، سنتهای ما، روشهای غلطی که از این و آن یاد گرفتهایم، ما را سوق داده است به زیادهروی در مصرف به نحو اسراف.
54) مصرف ما به نسبت، از تولیدمان بیشتر است؛ این، کشور را به عقب میرساند؛ این، ضررهای مهم اقتصادی بر ما وارد میکند؛ جامعه دچار مشکلات اقتصادی می شود.
55) • وقتی جامعهای دچار بیماری اسراف شد، از لحاظ فرهنگى هم بر روی او تأثیرهای منفی میگذارد.
56) ما مجموعاً بیش از دو برابر مصرف متوسط جهان در انرژی چه برق، چه حاملهای انرژی مصرف میکنیم؛ یعنی نفت، گاز، گازوئیل، بنزین. مصرف این چیزها در کشور ما از دو برابر متوسط جهان بیشتر است. خوب، این اسراف است. اسراف نیست؟
57) شاخصی به نام شاخص شدت انرژی وجود دارد؛ یعنی نسبت بین انرژیای که مصرف میشود، با کالایی که تولید میشود؛ که هرچه انرژیای که مصرف میشود، کمتر باشد، برای کشور سودمندتر است. در این زمینه گاهی نسبت به بعضی از کشورهای پیشرفته، مصرف شدت انرژی ما هشت برابر بیشتر است! اینها اسرافهایی است که در جامعه دارد انجام میگیرد.
58) • در مصارف گوناگون شخصی و خانوادگى، اسرافِ فردی صورت میگیرد.
59) تجملگراییها، چشم و همچشمیها، هوسرانی افراد خانواده، مرد خانواده، زن خانواده، جوان خانواده، چیزهای غیرلازم خریدن؛ اینها از موارد اسراف است.
60) وسایل تجملات، وسایل آرایش، مبلمان خانه، تزئینات داخل خانه؛ اینها چیزهایی است که ما برای آنها پول صرف میکنیم. پولی که میتواند در تولید مصرف شود، سرمایهگذاری شود، کشور را پیش ببرد، به فقرا کمک کند، ثروت عمومی کشور را زیاد کند، این را ما صرف میکنیم به این چیزهای ناشیشده از هوس، چشم و همچشمى، آبروداریهای خیالى.
61) اینها حرف دین است و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد. در روایت دارد که کسی میوهای خورد و نیمی از میوه ماند، آن را دور انداخت. امام(ع) به او نهیب زد که اسراف کردى؛ چرا انداختى؟ در روایات ما هست که از دانه خرما استفاده کنید. تا این حد! خردههای نان را استفاده کنید. آن وقت در هتلها میهمانی درست کنند و به یک عدهای میهمانی بدهند؛ بعد هر چه غذا ماند، به بهانه اینکه بهداشتی نیست، توی سطل آشغال بریزند! این مناسب یک جامعه اسلامی است؟ اینجوری میشود به عدالت رسید؟
62) اسراف فقط در زمینه فردی نیست؛ در سطح ملی هم اسراف میشود.
63) بخش مهمی از این اسراف در اختیار مردم نیست؛ در اختیار مسئولین کشور است.
64) این شبکههای ارتباطاتی، شبکههای انتقال برق، سیمهای برق، اینها وقتی فرسوده بشود، برق هدر میرود. برق را تولید کنیم، بعد با این شبکه فرسوده آن را هدر بدهیم، که بخش مهمی هدر میرود. یا شبکههای انتقال آب اگر فرسوده باشد، آب هدر میرود. اینها اسرافهای ملی است؛ در سطح ملی است؛ مسئولین آن، مسئولین کشورند.
65) اسراف در سطح سازمان هم اتفاق میافتد. رؤسای سازمانهای گوناگون مصرف شخصی نمیکنند، اما مصرف بیرویه در مورد سازمان خودشان اتفاق میافتد؛ تجملات اداره، اتاق کار، تزئیناتش، سفرهای بیهوده، مبلمانهای گوناگون؛ باید با مراقبت و نظارت از این کارها جلوگیری کرد.
66) لازم است به عنوان یک سیاست، ما مسئله صرفهجویی را در خطوط اساسی برنامههایمان در سطوح مختلف اعمال کنیم.
67) باید خودمان را اصلاح کنیم. باید الگوی مصرف جامعه و کشور اصلاح شود. ما الگوی مصرفمان غلط است.
68) هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمانها بایستی نگاه عیبجویانهی به اسراف وجود داشته باشد..
69) مسئله صرفهجویی و اجتناب از اسراف، فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛ هم اقتصادی است، هم اجتماعی است، هم فرهنگی است؛ آینده کشور را تهدید میکند.
70) باید خودمان را اصلاح کنیم. باید الگوی مصرف جامعه و کشور اصلاح شود. ما الگوی مصرفمان غلط است.
71) هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمانها بایستی نگاه عیبجویانهی به اسراف وجود داشته باشد.
72) آب را صرفهجویی کنیم؛ یعنی از سدهایمان صیانت کنیم، شبکه آبرسانی را اصلاح کنیم، آبیاریهای با صرفه در کشاورزی را آموزش بدهیم که چه جوری آبیاری بشود.
3-اقدامات تبلیغی
مهمترین اقداماتی که صاحبنظران رسانه لازم است در زمینه های تبلیغی به عنوان پروژه های بلند مدت مورد توجه قرار داده و برای آنها برنامه ریزی نمایند شامل موارد ذیل است:
1) کارگزاران و کارشناسان تبلیغات و رسانه باید به روشهای مؤثر تبلیغی برای کاهش مصرف و فراتر از پیامهایی مانند «مصرف بی رویه کار خیلی بدیه» بیاندیشند و به تبلیغاتی فکر کنند که جنبه کیفی آن بر جنبه کیفی غلبه داشته باشد البته منکر تبلیغات کمی و تکرار شونده همچون «لامپ اضافی خاموش» نیستیم. اما باید به فراتر از این نوع تبلیغات فکر کرد و روشهایی را که تأثیر عمیقتر و ماندگارتر دارند یافت.
2) امروزه تبلیغات غیرمستقیم از موثر ترین شیوههای تبلیغی محسوب میشود و صاحبان بنگاههای تبلیغاتی و دارندگان شبکههای عریض و طویل رسانهای به این حقیقت پی برده اند که انسانها در مقابل تبلیغ مستقیم واکنش منفی از خود نشان میدهند. به همین علت شاهد هستیم که پیامهای تبلیغاتی به گونهای بستهبندی میشوند که مخاطبان حتی پس از مصرف هم از محتوای آنچه که مصرف کردهاند مطلع نمیشوند ولی بعد از مدتی اثرات بستههای دریافتی در اعمال و رفتار آنها نمایان میشود. شاید به همین دلیل باشد که امروزه بحث تبلیغ و انتشار پیام یکی از پیچیدهترین مباحث به شمار میرود، بنابراین لازم است در بحث اصلاح الگوی مصرف نیز شیوههای قدیمی و منسوخ شده را کنار بگذاریم و همانطور که اگر فرزندمان بیمار شود به دنبال بهترین متخصص میگردیم برای درمان الگوهای بیمار فعلی نیز دست به دامان بهترین متخصصها بشویم.
در سال اصلاح الگوی مصرف بهتر است رسانهای مانند تلویزیون از شیوهای برای تبلیغات استفاده کند تا بتواند برای مصرف مخاطبان خود الگویی ارائه دهد؛ منظور از تبلیغات در اینجا فقط آگهیهای بازرگانی نیست، بلکه تلویزیون میتواند ازطریق ساختن برنامهها و سریالهایی از شیوه تبیلغات غیرمستقیم استفاده کند؛ یعنی بتواند از طریق یکی از شیوههای اقناعی به نام طرح شناختی، هم ضرر و زیان و هم سود استفاده از یک کالا را به مخاطبان معرفی کند.
3) به عنوان مثال در فرهنگ ما «لوستر» به عنوان یک کالای لازم برای هر خانهای شناخته میشود، در هر حالی که باید واقعاً از خودمان بپرسیم که یک لوستر چندین شاخه و با مصرف بالایی از برق شهری، چقدر برای یک خانه ضروری به نظر میرسد؟ به نظر نگارنده، رسانهها و مخصوصاً رسانه ملی میتواند در کنار آگهیهای بازرگانیای که پخش میکند، الگوهای بد مصرفی را نیزتبدیل به ضد ارزشهایی کند که به نظر مخاطبان تهیه ومصرف یک کالای زائد، اینطور ضروری به نظر نرسد. همانطور که تلویزیون میتواند از طریق همین برنامهها مصرف نان، انرژی، مواد غذایی وحتی بهداشت و درمان را به معنای واقعی «اصلاح» کند.
4) مسئله دیگری که در این مورد اشاره به آن ضروری است، این است که اساساً در کشور ما با توجه به محدودیتهایی که در مورد تبلیغ وجود دارد و نسبت به تولیدی که در کشور داریم، نه تنها تبلیغات زیاد نیست، بلکه کم هم هست و بنابراین نمیتوان همین تعداد محدود آگهی را نیز کم کرد؛ بنابراین بهترین کاری که میشود در این مورد انجام داد تبدیل کردن مصرف گرایی از ارزش مثبت به ارزش منفی است..
مقام معظم رهبری دو هشدار در زمینه تبلیغ ارائه نموده اند که از اهمیت خاصی برخوردار است و لازم است مورد توجه قرار گیرد:
5) برنامههای صدا و سیما، فیلمهای سینمایی و تئاترها و انواع آگهیهای تبلیغی تجاری میتواند مردم را به سمت الگوی مصرفی مثبت یا منفی سوق دهد. چهبسا افرادی که از این راه به سمت مصرف کالاهای لوکس و تجملی هدایت میشوند.
6) تبلیغات رسانهای و گاهی تبلیغهای خیلی پررنگ که مردم را به طرف مصرفگرایی سوق میدهد، با برنامهای که فرضاً شما ساختهاید تا مصرفگرایی را تقبیح کنید، عملاً در تناقض است؛ با هم هماهنگ نیست.
4-فرهنگ سازی
یکی از مسئولیتهای اساسی رسانه ملی در جهت تثبیت فرهنگ بهینه این است که واقعیتها و مشکلات فرارو در جامعه اعم از فرهنگی، اقتصادی، برنامهریزی و... را به درستی به تصویر بکشد. گرچه در این زمینه به اصل اجتناب از تشدید بحران و چگونگی انعکاس این چالشها اهمیت دارد، ولی پنهانسازی و عدم توجه به واقعیتها نه تنها باعث تحقق اصلاح مصرف نخواهد شد بلکه این مهم را تبدیل به امری صوری میکند و باعث انفکاک جامعه از دولت و مسئولین، افزایش بدبینیها و عدم اعتماد مردم به رسانه ملی خواهد شد.
در مجموع رسانه ملی مسئولیت محوری را تحول نگرش مردم در زمینه فرهنگ اقتصادی، تعامل دوسویه مردم و نهادها، پیوند بین منافع فردی و جمعی، پذیرش مسئولیت در برابر چالشها و بحرانهای اقتصادی، ایجاد فضاهای ذهنی نوین اقتصادی و... دارد.
یکی از پیش نیازهای این مسیر برای رسیدن به نتیجه مطلوب، زمینه سازی ذهنی و فرهنگی برای اقشار مختلف جامعه است. امروز هر فردی از اعضای جامعه باید بداند که در فعالیتهای خود باید به بهینه مصرف کردن منابع مادی اقدام نماید تا کشور به اهداف تعریف شده در سند چشم انداز بیست ساله نظام برسد و شکوفایی در همه ابعاد ملی تحقق یابد. لذا بدون ایجاد فرهنگ این کار و طراحی و تامین بایسته های آن به طور قطع راه به جایی نخواهیم برد. چرا که اصلاح الگوهای مصرف در کشوریک شب و به طور ناگهانی و با صدور یک دستورالعمل و بخش نامه عملی نمی شود. لذا فرهنگ سازی پایدار بستر اصلی نهضت اصلاح الگوی مصرف می باشد. و مهمترین سازوکارهای فرهنگی در جهت اصلاح الگوی مصرف شامل موارد ذیل است:
1. تبیین دقیق موضوع و دیدگاههای مقام معظم رهبری و جلوگیری از رواج برداشتهای غلط و
2. طراحی و اجرای راهبرد کلان سازمان برای اصلاح الگوی مصرف و تغییر سبک زندگی بر مبنای
مدیریت پیام در سریالها، آگهیهای بازرگانی و غیره.
3. ارائه و ترویج الگوهای رفتاری متناسب با ارزشها و فرهنگ اصیل اسلامی- ایرانی در سطوح
مختلف زندگی، بویژه در مراسم شادی و آئینهای سوگواری و ترحیم و ولیمهها
4. ایجاد زمینه اجتماعی و فرهنگی مناسب در جامعه برای اصلاح الگوهای غلط نهادینه شده و پذیرش الگوهای مناسب
5. ترویج ارزشها و فضایل اخلاقی مانند قناعت، سادهزیستی و صرفهجویی به صورت جذاب و
باورپذیر در برنامههای گوناگون
6. نکوهش رفتارهای غلط و مذموم مثل اسراف، چشم و همچشمی، تفاخر، مدگرایی، خودنمایی و
مصرفزدگی در قالب برنامههای جذاب
7. آموزش شیوههای صحیح مصرف با بهرهگیری از اصول و سازوکارهای آموزش مستقیم و غیرمستقیم در رسانه
8. بهرهگیری از ظرفیت رسانههای محلی و شبکههای استانی برای شناسایی و ترویج الگوهای بومی مصرف بهینه و جلوگیری از هجوم فرهنگ مصرفگرایی به شهرهای کوچک و روستاها
9. تغییر نگرشهای مخاطبان از زندگی مصرفگرا به نگرشهای تولید محور با ملاحظه:
9-1- حل تعارض بین دینداری و تولید ثروت با استفاده از قالب های هنری
9-2- معرفی فعالیتهای تولیدی ای که در زمینه اصلاح الگوی مصرف به صورت مناسب عمل کرده اند و الگوسازی از آنها
10. پرهیز از بازنمایی مظاهر و مصادیق مصرفگرایی و تجمل در سریالها، آگهیهای تجاری و سایر برنامهها بویژه برنامههای خانواده
11. الگوپردازی از رفتار و منش بزرگان دین و شخصیتهای محبوب بصورت جذاب، باورپذیر و
ملموس
12. افزایش درک جامعه نسبت به مسئولیت نسلهای فعلی در قبال نسلهای بعدی در خصوص حفظ و نگهداری منابع ملی
13. تغییر نگرش جامعه نسبت به محصولات ملی و ارتقاء جایگاه آن در سبد مصرف خانوارهای ایرانی در چهارچوب رعایت الگوی صحیح مصرف.
14. برنامهریزی بلندمدت ترویج الگوی صحیح مصرف برای کودکان و نوجوانان
15-در زمینه کالا و خدمات، مخصوصاً کالا بخش مرکزی فعالیت رسانهها در مورد اصلاح الگوی مصرف باید صرف روگردانی مردم از خرید کالای خارجی به سمت محصول داخلی باشد. این مهمترین کار است و اگر رسانهها موفق شوند عطش خارجیخری را مهار کنند برکات بسیار زیادی برای اقتصاد کشور خواهد داشت.
16-نخستین گام در اصلاح الگوی مصرف آگاه ساختن جامعه در تمامی عرصه های مصرف است واین امر مستلزم تدوین برنامه ریزی های دقیق و علمی و ترویج آن در جامعه است با فرهنگ سازی پایدار می توان شاهد تغییر در رفتارها و نهادینه شدن اصلاح الگوی مصرف گردید می بایست در این خصوص مسولین چاره اندیشی کنند جامعه را از رفتار مصرف گرائی و پیش گرفتن از یکدیگر در مصرف نجات دهند از مرحله حرف ،گفتگو،نوشتن،مصاحبه،و نصب انواع بنرها به مرحله عمل قدم گذارید واز آن همه ریخت و پاش و اسراف های بی مورد جلوگیری نمایید تا دچار بحران های فردی و اقتصادی نشویم.
در زمینه وظایف فرهنگ سازی رسانه ملی بعض از نکته نظرات کلیدی مقام معظم رهبری شامل موارد ذیل است:
17- سعی شود به جماعت فقیر و تهیدست اهانت نشود و کرامت انسانی آنها ازبین نرود. من میبینم در بعضی از کارهایی که در این زمینه صورت میگیرد، به طور دقیق این معنا رعایت میشود. آن پسربچهای یا دختربچهای که میآید هدیهای به فلان صندوق میدهد، حرفی از او پخش میشود که خیلی خوب و شیرین و لطیف است و در آن اهانت نیست؛ منتها در کنار دامن زدن به دغدغه عدالت اجتماعی و رسیدگی به فقرا، زندگی اشرافی و تجملاتی پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید؛ این زندگی واقعاً در خور تخریب است. زندگی تجملاتی نباید به هیچوجه ترویج شود. بلکه باید تخریب شود و نقطة منفی به حساب بیاید. چرا بیخود تجملگرایی رواج پیدا کند؟ اگر یک نفر دلش میخواهد متجمل باشد، ما چرا باید آن را ترویج کنیم؟ توجه کنید که ما به فقیر باید عزتنفس و حسّ مناعت بدهیم و به غنی باید کمک به فقیر را بیاموزیم. به هر حال در کل زندگی جامعه، باید از زندگی اشرافی و تجملاتی الگوسازی نکنیم.
18-دادن پیامهای گوناگون باید جریانی انجام بگیرد و به شکل یک روند در بیاید؛ مقطعی و موردی فایدهای ندارد. همه برنامههای ما باید یکدیگر را کمک کنند تا این فکر و این اندیشه در جامعه مطرح شود. ممکن است گاهی ما پیامهای متناقض بدهیم. مثلاً از یک طرف درباره عدالت اجتماعی برنامه خیلی خوبی تولید میکنید! این درست نیست؛ باید آهنگ کلی برنامهها یکی باشد و در بین آنها تناقض دیده نشود. در مقوله عدالت اجتماعی فیلمها و سریالهایی ساخته میشود که غالباً خانههای مورد استفاده شخصیتهای این فیلمها اعیانی و اشرافی است! واقعاً وضع زندگی مردم ما این طوری است؟ آیا یک زوج جوان یا یک زن و شوهر در چنین خانههایی زندگی میکنند؟! این کار چه لزومی دارد؟ سالها قبل بعضی از سریالهایی که از سیما پخش میشد، هر چند کیفیت آنها مثل سریالهای الان نبود- عقبتر بود- لیکن فضای زندگی در آنها، متواضعانه و در یک خانه معمولی بود؛ آن طوری خوب است. زندگی را لزوماً نباید اعیانی و اشرافی و متجملانه معرفی کرد.
19-یکی از موضوعات زندهای که الان در میان مردم مطرح است، تشریفات ازدواج است. البته این موضوع، کار گروه خانواده است؛ اما شما میتوانید کمک کنید. این گونه موضوعها، موضوعهای زندهای است که طرح آن حقیقتاً در وضع زندگی مردم تأثیر میگذارد. تشریفات ازدواج، پدر مردم را درآورده است؛ هرچه هم گفته میشود، اثر نمیکند؛ این را شما به میان مردم بیاورید و آن کسانی که دنبال مهریه زیادی و جهیزیه آنچنانی هستند، یک هفته خوب عرقشان را در بیاورید! یقیناً کسانی پیدا خواهند شد که برای این کارها بهانههای معمولی را به شما خواهند گفت- آقا اگر مهریهمان را بالا نبریم، دخترمان را طلاق میدهند- اما شما باید قبلاً مطلب را برای خودتان پخته کنید و جوابش را در دست داشته باشید؛ و تا کسی این طور گفت و گزارشگر شما منتقل کرد، شما به زبان مناسب و با شکل هنرمندانهای به او پاسخ بدهید.
20-مسأله بوروکرارسی در ادارات هم همینطور است؛ که البته من شکلهای ناقصش را دیدم که در برنامه «سلام صبح بخیر» مطرح میشود. مشکل نفت و برخی دیگر از مشکلات هم به بوروکراسی برمیگردد. به این نکته باید توجه داشت که امکانات دستگاهها با این حرفها قابل کم و زیاد شدن نیست؛ بالاخره هر دستگاهی مقداری پول درد، مقداری امکانات دارد، مقداری نفت فراهم میکند؛ اینکه نه با دعاف نه با دعوا، نه با شوخی و نه با هیچ چیز دیگر کم و زیاد نمیشود؛ آن چیزی که اشکال ایجاد میکند تا ما از همان چیزی که داریم، نتوانیم درست استفاده کنیم و نفت را به مردم بدهیم، مشکلات بوروکراسی و اشکالات اداری و ضعف دستگاه اجراکننده است. یا مثلاً دیدیم که راجع به هواپیما و بلیط هواپیما صحبت میشود. مشکل ما این نیست که چند فروند هواپیما داریم- همان تعداد که داریم، همان است؛ بیشتر از موجودی که نمیشود کار کشید- مشکل این است که از اینها استفاده بهینه نمیشود. پس، شما بروید روی بوروکراسی انگشت بگذارید؛ بوروکراسی را در همان شکلی که مردم میفهمند و برایشان قابل درک است- در شهرداری لمسش میکنند؛ در اداره دارایی لمسش میکنند؛ در فلان موسسه مورد مراجعه لمسش میکنند؛ در بنیاد مستضعفان و بنیاد فلان لمسش میکنند- بیرون بکشید؛ اما قبلاً برای خودتان مطلب را پخته کرده باشید. بنابراین، ذهن مردم را به آنچه که باید بفهمند، هدایت کنید.
21-رسانه ملی وتعدیل انتظارات
با توجه به پتانسیل و قدرت رسانهها در جهت فرهنگسازی در جامعه باید گفت که رسانه ملی نقش اساسی در جهت جلوگیری از افزایش انتظارات در جامعه دارد در واقع از یک سو نباید رسانه ملی به افزایش و ترویج مصرفگرایی در جامعه کمک کند بلکه باید از طرق مختلف راهکارهای علمی و کاربردی در جهت کاهش انتظارات، افزایش آگاهی جامعه از مقتضیات و تواناییهایی دولت، نقد برخی برنامهریزیها در جهت افزایش انتظارات در جامعه و... اتخاذ کند. بهطور مثال در این زمینه ضروری است که تجدید نظری در نحوه تبلیغات کالاها، ساخت فیلمها در زمینه رواج مصرفگرایی، فیلمنامهها و... انجام گیرد و همچنین برنامهریزیها و سیاستهای گذشته و کنونی دولتها در زمینه افزایش انتظارات، مصرفگرایی و... مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
اگر اصلاح الگوی مصرف به عنوان یک ارزش و فرهنگ درنظر گرفته شود، بالطبع گفتمانسازی نقش رسانهها همچون رسانه ملی نقش محوری و منحصر به فرد میباشد. درواقع گفتمانسازی اصلاح الگوی مصرف باعث گذار از نگرش شکلی به محتوایی، گذار از مسئولیتگریزی به مسئولیتپذیری، از فردگرایی منفی به فردگرایی مثبت، گذار از نگرش تک بعدی به چند بعدی، گذار از نگرش نهادی به نگرش اجتماعی و همگانی و... میشود.
22-تعامل رسانه ملی با دیگر مراکز فرهنگی
یکی از نکات اساسی در زمینه تحقق هر فرهنگ و ارزشی در جامعه از جمله اصلاح الگوی مصرف این است که بین مراکز مختلف فرهنگی یک تعامل نزدیک و همیشگی وجود داشته باشد تا از اقدامات متناقض و غیر همسو جلوگیری شود و درواقع همه سیاستها و برنامهریزیها از یکدیگر حمایت و پشتیبانی کنند. از سوی دیگر باید تعامل رسانه ملی با نخبگان اعم از درون سیستمی و مرکز آکادمیک افزایش یابد تا به صورت تئوریک و علمی به مقوله اصلاح مصرف در جامعه اقدام شود. به عبارت دیگر باید برنامه و سیاستهای رسانه از خاستگاه علمی و نظری برخوردار باشد که تحقق این مهم در گرو همکاری کارآمد صدا و سیما و سایر مراکز و نخبگان با یکدیگر میباشد.
5-اطلاع رسانی
یکی از کارهای مهم مغفول مانده در زمینههای «ارتباط رسانه با مردم، انتقال پیام، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی»، عدم سنجش میزان تأثیر یک پیام رسانهای بر مخاطب یا مخاطبان است. یعنی رسانههای انتقال دهنده پیام از تأثیرگذاری پیام خود بر مردم و چند و چون آن به طور دقیق خبر ندارند؛ بعضاً تحت یکسری توصیفات کلی پارهای ارزیابیهای نه چندان دقیق وجود دارد که به هیچ وجه کافی نیست و نمیتوان بر مبنای آن ارائه طریق کرد.
12-در راستای انتخاب پیام بهتر در زمینههای مختلف منجمله «اصلاح الگوی مصرف»، رسانه باید از ابزار نظرسنجیهای علمی و دقیق جهت سنجش افکار عمومی قبل و بعد هر شیوه اطلاعرسانی و هر پیام تبلیغی یا برنامه آگاهی دهندهای استفاده کند. البته نظرسنجی یکی از مهمترین شیوههای سنجش تأثیرگذاری است که میتواند مبنای اصلاح پیامهای بعدی و انتخابهای درستتر شود اما تنها روش سنجش هم نیست.مهمترین اقداماتی که صاحبنظران رسانه با استفاده از ظرفیت اطلاع رسانی رسانه ملی به عنوان پروژه های بلند مدت می توانند مورد توجه قرار داده و برای آنها برنامه ریزی نمایند شامل موارد ذیل است:
1.آگاهیبخشی در خصوص آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی الگوهای غلط مصرف به استناد آمار و اطّلاعات رسمی
2.اطّلاع رسانی و معرفی الگوهای صحیح مصرف در زمینههای مختلف
3.ارائه اطّلاعات دقیق در مورد حد و اندازة مطلوب و متناسب مصرف کالاها
4.اطّلاعرسانی در مورد آسیبها و مضرات مصرف بیرویه برخی کالاها و مواد غذایی مانند مواد
بهداشتی- آرایشی، نوشابههای گازدار، مواد قندی و روغنهای اشباع شده
5.اطّلاع رسانی در مورد کمبود مصرف برخی کالاها و استفاده از خدمات مانند مصرف برخی مواد
غذایی ضروری وکالاهای فرهنگی
6.اطّلاعرسانی دقیق و به موقع از سیاستها و برنامههای دولت و دیگر نهادهای ذیربط در خصوص اصلاح الگوی مصرف و سازوکارهای تشویقی و تنبیهی در این زمینه
7.معرفی استانداردهای ملی و بینالمللی کالاها و خدمات با هدف ترویج مصرف کالای باکیفیت و بادوام حذف کالاهای بیکیفیت
8.اطّلاعرسانی در مورد مصارف پنهان مانند اتلاف وقت در تعطیلات بی رویه، ترافیک و موارد مشابه
9.اطّلاع رسانی از نمونه های موفق در الگوی مصرف مناسب در سطوح فردی، خانوادگی، سازمانی و ملی
10. بررسی و مقایسه الگوی مصرف در جامعه ما و برخی کشورهای توسعه یافته با هدف معرفی شیوه های موثر مدیریت مصرف و تغییر نگرشهای غلط
6-اقدامات نظارتی
مولفه هایی چون مشارکت عمومی و نقش مردم در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها به جهت جلب اعتماد مردم به فرایند امورات نظام سیاسی، دخالت دادن نخبگان و اصحاب اندیشه در امورات حکومتی به جهت مطلوب تر شدن تصمیمات، نظارت بر عملکرد کارگزاران به جهت بدور ماندن از فساد و سوء استفاده، ایجاد احزاب به جهت رقابت سالم به جهت دستیابی به قدرت و تذکر و انتقاد به اصحاب قدرت و ... بخشی از مولفه هایی هستند که می توانند در فرایند نظارت فراگیر مصرف بهینه و مطلوب سرمایه های اساسی مادّی و معنوی کشور مورد استفاده قرارگیرند.ورسانه در این زمینه ها می تواند نقش پررنگ وسازنده ای ایفاء کند.مهمترین اقداماتی که صاحبنظران رسانه به عنوان اقدامات نظارتی می توانند مورد توجه قرار دهند و برای آنها برنامه ریزی نمایند شامل موارد ذیل است:
1.فراهم آوردن زمینه حضور نهادهای نظارتی در رسانه برای ارائه گزارش به افکار عمومی
2.نقد و بررسی سیاستهای دولت در حوزه اصلاح الگوی مصرف
3.بررسی نقاط قوت و ضعف سیاستهای دولت و بخش خصوصی در حوزههای تولید، واردات و
توزیع و تاثیر آنها بر شکلگیری الگوی مصرف در جامعه
4.بررسی کارشناسی سیاستها، برنامهها و عملکرد سازمانها و نهادهای مختلف با حضور صاحبنظران، متخصصان
5.الزام نهادهای مسئول برای پاسخگویی به افکار عمومی در این زمینه
6.دریافت و انعکاس بازخوردها و دیدگاههای مردم دربارة سیاستها و عملکرد نهادهای مسئول از طریق نظرسنجیها
7-نظارت بر اجرای استانداردها و کنترلهای کیفی کالاها، خدمات و مواد غذایی از طریق رسانه
8-این امر مهم می تواند در حیطه نظارت عمومی و فراگیر دو سویه¬ی مردم و مسئولان، نیز تعریف شود و در قالب مولفه هایی چون، امر به معروف و نهی از منکر، انتقاد، تشویق و تنبیه، الگو دهی، نصیحت، مطبوعات، رسانه ها، و در حوزه هایی چون برنامه ریزی، پیشگیری و اصلاح انجام شود.
|